بازیگر فیلم های سینمایی «بزرگمرد کوچک» و «وعده دیدار» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: وجود مشکلات معیشتی در زندگی هنرمندان مسأله ای نیست که ما فقط آن را شنیده باشیم؛ ما داریم به عینه این مشکلات را در زندگی همکاران و رفقای مان می بینیم و یا می شنویم که زندگی های شان با چه مخاطرات و سختی هایی همراه شده است.

وی ادامه داد: مشکلات معیشتی در بطن زندگی همکاران ما رخنه کرده و زندگی های شان را به مخاطره انداخته است. بنده شخصاً شاهد بودم که فلان دوست هنرمندم مجبور شده کسب و کار دیگری راه بیندازد و یا دیگری به دلیل مخارج سنگین زندگی در تهران مجبور به مهاجرت از این شهر شده به امید اینکه شرایط معیشتی و زیستی بهتری پیدا کند.

امینی سپس با بیان اینکه متأسفانه شرایط به ویژه برای بچه هایی که در تهران زندگی می کردند و مستأجر بودند خراب تر از بقیه شده اظهار داشت: آن ها دیگر این امکان را ندارند که حتی کار کنند. از سوی دیگر پروژه ها دست عده ای افراد خاص افتاده و بقیه اهالی سینما تنها در حال نظاره کردن این معدود افرادی هستند که مرتب از این پروژه به آن پروژه می روند.

این سینماگر خاطرنشان کرد: متأسفانه تا زمانی که یک هنرمند فوت نکند و یا در بستر بیماری نیفتد کسی به یادش نیست! متأسفانه دیگر کم کم کار به جایی رسیده که حتی در ایام بیماری و فوت هنرمندان هم کمتر کسی به این واقعه واکنش نشان می دهد. هیچ نظارتی برای بهبود وضع کیفی هنرمندان وجود ندارد و کسی نه می خواهد و نه کمکی برای بهبود این وضعیت غریب می کند.

بازیگر سریال های تلویزیونی «خط قرمز» و «در قلب من» متذکر شد: آنقدر ریشه تورم در کشور بزرگ شده که اصلاً فکر نمی کنم دیگر بتوان برای رهایی از این غول تورم کاری کرد. کار به جایی رسیده که یک هنرمند حتی اگر یک روز هم بیکار باشد نتواند از پس مخارج زندگی خود برآید چه برسد به آنکه بخواهد ماه ها و یا سال ها بیکار بماند!

وی فقدان داشتن سندیکا برای هنرمندان را یکی دیگر از معضلات مهم و اساسی دانست و در این باره تصریح کرد: تا زمانی که سندیکایی واقعی برای رسیدگی به امور هنرمندان وجود نداشته باشد نمی‌توان امیدی به بهبود اوضاع داشت! هنرمندان نیاز به ساپورت و حمایت مادی و معنوی دارند. این بسیار تلخ است که هیچ امنیت شغلی برای هنرمندان وجود ندارد و آن ها ناچارند به جاهای دیگری پناه ببرند و بعضاً به فعالیت های جنبی بپردازند و اجرای برنامه هایی را به عهده بگیرند که در شأن ایشان نیست. همه این اتفاقات به دلیل آن است که آن ها می خواهند به هر وسیله ای شده خود را سر پا نگه دارند و بیش از این در زندگی شان دچار سرگردانی نشوند.